ENGLISH| صفحه خبر | خبرنامه | مقاله | اطلاعیه | درباره کانون | پیوندها
 
 

امید منتظری و همه ی زندانیان سیاسی را آزاد کنید

در نیمه شب ششم دی ماه گشتاپوهای جمهوری اسلامی به منزل مهین فهیمی مادر امید منتظری یورش برده و اقدام به ضبط وسایل شخصی و کامپیوترهای موجود در منزل کرده و وی را همراه مهمانان دستگیر کردند. صبح روز بعد زمانی که امید دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علامه طباطبایی برای پیگیری وضعیت مادر به اداره پیگیری اطلاعات مراجعه می کند، در همانجا دستگیر و زندانی می شود. این مادر و پسر سال ها قبل زمانی که مادر فرزند خویش را آبستن بوده مدتی را با هم در زندان گذراندند و اکنون بعد از سال ها باز در کنار یکدیگر در محبس قرار گرفته اند ، اما این بار بی خبر از هم .

پدر امید، حمید منتظری در جریان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان شصت و هفت همراه با هزاران تن دیگر از زندانیان سیاسی به دست جانیان جمهوری اسلامی به قتل رسید. امید که شاعری تواناست، کتابی نیز در مورد شعر منتشر کرده که حاوی دیدگاه های او پیرامون شعر امروز است.

جوانی که روز شنبه در بیداگاه جمهوری اسلامی به نام الف - م محاکمه شد، امید منتظری بود. او را به اتهام شرکت در تظاهرات روز عاشورا دستگیر و محاکمه کردند.

امید منتظری می‌نویسد:شعر نه آن جملات پر طمطراق را می باید، نه آن همه استعاره و تشبیه و مجاز. اینطور فکر می کنم که شعر در نگاه شاعر است. هنگام که به همین رویدادهای روزمره خیره می ماند. هنگام که دست کودک را می گیرد و می نویسد: آب سهلی که محال می شود، نه حتی ممتنع. گمان می کنم اثبات شعر نه به کلمات ثقیل و پیچیده است که اینچنین ارتباط با مخاطب کمرنگ و باور ناپذیر می گردد. همچنین به قالب ریزی واژگان بی اثر نیز نمی باشد. قالب ناشی از سیما و شکل بیان محتوای خاصی است که آنارشی ذهنی و زبانی معاصر آنرا بر نمی تابد و پذیرا نیست.
ادبیات زبان فاصله و مجزا بودن نیست؛ زبان ارتباط است، تنیده به درک و وجود آدمی. شعر را اینگونه باور دارم نه آن خیال بعید و نه آن پرندۀ دور. می نویسیم: دلتنگ دلتنگی هامان، شکستۀ دلشکستگی هامان، با الفبای امید و حسرت که هی خط می خورد و دوباره...

اینگونه بر می گزینم، کلمات باور پذیر و تصاویر آشنا؛ اما نگاهی فراتر از تصویر بودن، در کشاکش نیستی و هستی و به معنایی شاید متافیزیک زندگی روزمره.

اما نه شاعر فیلسوف است و نه شعر چراگاه فلسفه. نمی دانم فلسفه چیست با این حال می دانم که شعر آن نیست ...

شعر من درازنای پر پیچ و خم هیچ خطابه ای نخواهد بود. استدلالی برای گویشش ندارم، اما ضرورتی است. زمین لرزه ای به مانند آوار آوار تشویش انسان معاصر.

تفکیک شعر در نگاه از زاویه ای دیگر است. شاید خیال و شاید فراتر از آن؛ در عمل هم بیان این دید و حس، به گفتاری مؤثرتر، گویاتر و ماندگار تر است.

آفرینش هنرمی باید از درون هنرمند باشد. مخلوق بی هویت بیگانه است. انگار که نیست. ولی مقصود تنها اصالت اثر نیست که اصالت اثر ناشی از اصالت آفرینندۀ آن می باشد، بدان شکل که به ضرورت خلق آن رسیده باشد. اثری خالص و مستقل!

هنری از خویشتن که بر تنها نشیند.

در زیر نمونه‌ای از شعر امید:

جنگل
اسلحه سرد
سرباز گرم
درجنگل
گوزنِ شاخدار
با شاخ های عصیان
می رمد
دلخوشِ روزهای بی حصار

* * *

اسلحه گرم
سرباز سرد
کوهی با تعادل سبز و
سیاهِ همیشگی اش
خیسِ شکارِ گوزن
گوزنِ شاخدار
با شاخه های عریان

* * *

حالا دیریست
فصلِ کوچِ گوزن ها
نمی رسد.

 

 

 
   
ENGLISH| اسناد زندان| آمار احکام مرگ در ایران | گالری عکس و طرح | تماس با سایت| تماس با کانون